مانليمانلي، تا این لحظه: 11 سال و 14 روز سن داره

قصه نی نی کوچولوی ما...

9 ماهه شدي عزيزمممممممم

1392/11/10 11:01
نویسنده : مامی جون
486 بازدید
اشتراک گذاری

9 ماهگي حس غريبيه! آدم رو ياد روزاي آخر بارداري ميندازه.. چقدر سخت اما شيرين بود.. دلم براي تكونا و لگداي كوچولوت تنگ شده.. اون روزا تنها مال من بودي و هيچ كس شريك احساسمون نبود...هر چند خوشحالم كه الان پيشمي و ميتونم صورت ماهت رو ببينم و سفت بغلت كنم و ببوسمت...

دختركم خيلي شيرين شدي و شيرين زبون!!! خيلي بامزه كلمه ها رو تكرار ميكني و وسيله هايي رو كه ميشناسي با انگشت اشاره نشونمون ميدي..

بلدي ناناي كني و براي خودت لي لي حوضك مثلا بخوني.. نیشخند

5 تا دندون داري و 3 تا ورم كرده تو راهي!!

عاشق نوني و تنها خوراكيت توي 2 ماه اخير همين نون بوده.. البته بالاخره به لطف شربت اشتهايي كه دكتر برات داده چند روزه كه قفل دهنت رو باز كردي و من بينهايت خوشحالمچشمک

 

يادگرفتي با انگشتاي جدا  دونه دونه كلاويه هاي پيانو رو فشار بدي و مثلا آهنگ بزني!از خود راضی

هنوزم تنبلي و حاضر نيستي 4دست و پا بري اما نشسته دور خودت ميچرخي و به چيزايي كه ميخواي ميرسي.. 

روروئك موروثيت رو شكستي و ما مجبور شديم يه دونه نو برات بخريم اما اصلا دوسش نداري و خيلي توش نميموني...چون بزرگه و نميتوني به راحتي توش مانور بدي..

اين ماه براي اولين بار برف و دريا رو ديدي و عاشق دريا شدي و خيلي بامزه ميگي دريااا.. 

تولد پرهام جونم بود.. اصلش چون توي ماه صفر بود خودموني جمع شديم براش تولد مختصر گرفتيم.. يه دونه هم مفصل بعد ماه صفر

اينجا پرهام تازه از خواب بيدار شده هنوز نميدونه دورش چه خبره! تو هم مثل هميشه داري سعي ميكني بخوريش بس كه دوسش داري... 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامی هستی
16 اسفند 92 23:21
9 ماهگیت مبارک عزیز خالههزار تا بوس واسه مانلی خو شگل
جیران بخشنده
21 اسفند 92 17:28
سلام من جیران هستم و 14 سالمه و مدتی با وب مانلی ناز آشنا شدم